وبلاگ آموزشی رضوان علوی

۴ مطلب با موضوع «مدیریت رفتار سازمانی» ثبت شده است

۱۷
ارديبهشت

 

 

Description: https://files.virgool.io/upload/users/126235/posts/scv0laf77nuu/umvkng1zdupx.jpeg

 

 

اصطلاح سندروم اردک توسط پژوهشگران دانشگاه استنفورد بعد از بررسی پست‌های مجازی چند دانشجو که خودکشی کرده بودند ابداع شد.

اگر به شنا کردن اردک در آب توجه کنیم ما تنها قسمتی از بدن او را می‌بینیم که به آرامی بر روی آب در حال حرکت است، درحالی‌که متوجه تقلای این اردک که با تلاش پاهای خود را تکان می‌دهد تا حرکت کند، نمی‌شویم.

گرچه سندروم اردک به عنوان یک اختلال روحی رسمی در نظر گرفته نشده است، اما به طور گسترده ای در بین دانشجویان و افراد فارغ التحصیل مشاهده می شود. در این بیماری روحی فرد کاملا آرام به نظر می رسد اما در حقیقت تلاش می کنند تا با مشکلات زندگی خود کنار بیایند.

زمانی که اردک روی آب شناور است خیلی آرام به نظر می رسد، اما قاطعانه با پاهای خود تلاش می کند تا روی آب بماند، افرادی که دچار سندروم اردک هستند نیز به ظاهر آرام و شاد هستند، اما در درون برای حفظ این شادی و آرامش تلاش زیادی می کنند، علت انتخاب نام سندروم اردک برای این بیماری همین وجه تشابه است.

به نظر می رسد سندروم اردک مقدمه ای است برای مشکلات روحی جدی تر مانند افسردگی و اضطراب و مرحله اول این بیماری ها محسوب می شود که معمولا در واکنش به اضطراب بروز می کند. به هرحال سندروم اردک باید جدی گرفته شود و سریعا تحت درمان قرار بگیرد.

در واقع مبتلایان به « سندرم اردک» کسانی هستند که تلاش می کنند همواره تصویری شاد و خوشبخت از خود در فضای مجازی نشان دهند در صورتی که در دنیای واقعی با مشکلات زیادی مواجه هستند.

اگر کمی به فضای مجازی دقت کنید متوجه میشوید که متاسفانه افراد زیادی در آن مبتلا به سندروم اردک هستند که به صورت افراطی سعی در شاد نشان دادن خودشان و عکس یا فیلم گذاشتن از خوش گذرانی هایشان هستند و این تصویری دور از واقعیت را به افراد نشان میدهد که تبعات روانی و اجتماعی منفی برای جامعه به همراه دارد.

علت سندروم اردک چیست؟
به نظر می رسد عوامل خطر ساز خاصی که شامل تجربه های فرد در دانشگاه و کالج است، منجر به بروز سندروم اردک می شوند؛ از جمله این عوامل خطرساز عبارتند از:

- فرد برای اولین بار مجبور است دور از خانواده خود زندگی کند

- مطالعات علمی و مسائل فوق برنامه در مقایسه با دبیرستان افزایش چشمگیری پیدا می کند.

- فشار اجتماعی با حضور فرد در دانشگاه بیشتر می شود.

عواملی که در خانواده خطر بروز سندروم اردک را افزایش می دهند، عبارتند از:

- تشویق فرد به رقابت بیشتر

- کمال گرایی بیش از حد

- حمایت و محافظت بیش از حد خانواده از فرزند خود که در نتیجه فرد آمادگی برخی ناامیدی ها و مشکلات را ندارند

.

نشانه های سندروم اردک
به دلیل غیر رسمی بودن این بیماری، روش تشخیص رسمی برای سندروم اردک وجود ندارد. نشانه های این بیماری نیز خیلی واضح نیستند. همانطور که قبل از این هم گفته شد فرد مبتلا به سندروم اردک سعی می کند خود را کاملا شاد نشان دهد، بیرون فرد کاملا آرام و شاد است، اما درون فرد آرامشی ندارد. نمونه های این افراد جوانانی هستند که دائما از لحظات شاد خود تصاویری در دنیای مجازی به اشتراک می گذارند، در حالیکه شاید در واقعیت آنقدر هم شاد نباشند.

Description: https://files.virgool.io/upload/users/126235/posts/scv0laf77nuu/pdgwrtfs5gx9.jpeg

منبع: بانک مقالات ایران

  • رضوان علوی
۱۷
ارديبهشت

اصطاح ضربۀ روحی سازمانی از حوزۀ پزشکی اقتباس و به دنیای سازمانها وارد شده است. به طور کلی به هر نوع ضربه، جراحت، شوک، آسیب و حادثۀ وارد شده بر بدن در علم پزشکی، ضربۀ روحی یا تروما گفته می شود؛ مشروط به اینکه از خارج به بدن وارد شده باشد و عامل درونی، علت ایجاد آسیب نباشد . پس از یک حادثه یا ضربه های مکرر، مردم ممکن است با روشهای مختلف واکنش نشان دهند.

معمولا افرادی که در معرض رویدادها یا بیماریهای سخت قرار میگیرند و یا به دلیل حوادث مختلف، دچار مصدومیت و معلولیت میشوند، حالات روحی پرفشاری را تجربه خواهند کرد که ممکن است نگاه آ نها به زندگی را تغییر دهد به عنوان مثال نگهبان ورودی یا پرستار بخش اورژانس یک بیمارستان که همیشه با افراد صدمه دیده و حوادث دلخراش روبه رو است یا کارمندی که با مرگ اتفاقی دوست خود و یا همکارش مواجه می شود و یا فردی که چندین سال در یک سازمان کارکرده است و با محیط و فضای ارتباطی و همکاران خود انس گرفته است و اکنون مجبور می باشد به خاطر کوچک سازی، سازمان خود را ترک کند و یا کارکنانی که به دلیل سوء استفادۀ مالی و اخلاقی مدیران خود در معرض سوءظن جامعه قرارگرفته اند شرایط پراسترس و پرفشاری را تجربه می نمایند. این قبیل مثا لها بیانگر پدیدۀ جدیدی است که اخیراً تحت عنوان ضربۀ روحی سازمانی در عرصۀ سازمان و مدیریت مورد توجه قرار گرفته است

  • رضوان علوی
۱۷
ارديبهشت

 

Description: https://files.virgool.io/upload/users/126235/posts/u4ekr4vwiamj/p1c30gczc5yd.jpeg

نوموفوبیا (Nomophobia)، اصطلاحی است که برای نخستین بار توسط محققان انگلیسی و از سال ۲۰۱۰ رواج پیدا کرده است و به عنوان مخفف عبارت No Mobile Phobia به کار می‌رود. نوموفوبیا نوعی از بیماری فوبیا است که فرد مبتلا به آن، در صورت دور بودن از گوشی موبایل، اضطراب و نگرانی شدید را تجربه می‌کند.

بر اساس مطالعات انجام شده در آمریکا، ۶۵ درصد مردم موبایل خود را هنگام خواب نزدیک خود نگه می‌دارند. اگر چه در ایران آماری در این زمینه وجود ندارد، اما به نظر نمی‌رسد که تفاوت جدی در این زمینه وجود داشته باشد.

اگر چه میزان استرس دور بودن از موبایل یا جاگذاشتن موبایل در خانه، بسته به شرایط می‌تواند بسیار متنوع باشد،‌ اما بررسی‌ها نشان داده است که شدت آن می‌تواند با استرس ناشی از رفتن به مطب دندانپزشک یا حتی استرس ناشی از دغدغه‌های مرتبط با ازدواج برابری کند!

نوموفوبیا به معنی ترس از جدایی از موبایل یا در دسترس نبودن تلفن همراه است. صفحه نمایش گوشی های هوشمند هر اندازه که شفاف تر و با کیفیت تر می شوند طبیعت را از افق دید ما دورتر کرده و زندگی در لحظه را از ما بیشتر سلب خواهند کرد.

شاید نتوان گوشی های هوشمند را از زندگی حذف کرد اما باید با یک برنامه ریزی معقول، مدت استفاده از آنها را محدود کرد. وابستگی شدید به تلفن همراه به کودکان نیز سرایت کرده است به طوری که اگر والدین گوشی خود را از او بگیرند نشانه های پرخاش و عصبانیت از خود بروز میدهند.

برای کمک به کودکان باید اعتماد به نفس آنها را تقویت کرد با آنها صحبت کرد و با ترتیب دادن رفت و آمدهای دوستانه و خانوادگی خلاهای او را جبران نمود....

  • رضوان علوی
۱۶
ارديبهشت

 

از آنجایی که سازمانهای امروزه همواره در حال تغییر هستند و امر نیاز سنجی و آموزش در آنها مهم جلوه می نماید، لازم است آموزشهای آموخته شده در کارکنان ظهور و بروز نماید، نقش مربیگری در سازمان در این شرایط حایز اهیمت می باشد. مربگری ابتدا با شناسایی و ارزیابی کارکنان و نقاط ضعف و قدر ت آنها، به برنامه ریزی و اجرای دوره ها می پردازد و باعث رشد و توسعه کارکنان می شود. با توجه به شرایط کنونی در سازمانها بجای مدیران به مربی احتیاج دارند زیرا مدیریت در سازمانها افراد را وادار به کار می کنند ، آنها را از طریق ترساندن به انجام وظایف مشغول می سازند و همواره سعی می کنند در حیطه قوانین و مقررات حرکت کنند و از ریسک پذیری و نوآوری واهمه دارند و بیشتر  به اقتدار خودشان متکی هستند و در سازمانها سعی می کنند حرف آخر را خود بزنند و به پیشنهادات کارکنان توجه زیادی نمی کنند اما مربی گری سعی می کند وظایف افراد را در حین کار تصحیح کند ونقش هدایت کنندگی برای کارکنان داشته باشد و ارتباط نزدیکی با کارکنان یا کارآموز خود برقرار کنند که در صورتی که به درستی انجام گیرد می تواند یک محرک سازمانی درستی ایجاد و عامل انگیزه شود. علاو برآن باید در فرهنگ سازمان بازنگری صورت گیرد زیرا برای ایجاد مربیگری مدیریتی در سازمان لازم است فرهنگ مدیران ارشد سازمان دچار دگرگونی شود و بجای نگاه از بالا به کارمند به سمت شبکه های ارتباطی  سوق پیدا نمایند و ارتباط مدیران با کارکنان انعطاف پذیرتر شود و به کارکنان اجازه بروز خلافیت ،ریسک پذیری و توانایی شناسایی مشکلات و حل آن توسط داده شود. وجود یک رابطه صمیمی در سازمان می تواند به ایجاد محیط جو سازمانی حمایتی انجامد که از این طریق بتوانند بر مشکلات پیش روی سازمان فائق و محیطی خلاق ایجاد نمایند که عاملی برای انگیزه کارکنان شوند و فشارات روانی و .... که در محیط کار را کاهش و اعتماد به نفس کارکنان، اعتماد و تعهد سازمانی و... را افزایش دهند و کارکنانی وفادار برای  سازمان تربیت و زمینه جانشین پروری و  افزایش عملکرد سازمان را فراهم نمایند

  • رضوان علوی