وبلاگ آموزشی رضوان علوی

۱۶
ارديبهشت

تحولات به وجود آمده در دنیای امروز باعث تغییرات شگرفی در تمام سطوح زندگی بخصوص در نظام آموزشی بشر شده است و برای رفع و حل مشکلات آن نیازمند آموزش است . به اعتقاد نلسون ماندلا ،" آموزش قدرتمندترین سلاحی است که می توانید از آن برای تغییر جهان استفاده کنید" و این سلاح می تواند باعث توسعه فردی و سازمانی و در نگاه کلی توسعه جامعه شود. در تغییرات نظام آموزشی و پی ریزی نظام آموزشی نوین باید به جهانی شدن و تغییرات فرهنگ و گوناگونی فرهنگی در سطح خرد و کلان توجه شود. لازم است در متون دروس تحصیلی بر حسب شرایط حال تغییراتی ایجاد شود و دروس فرهنگ شناسی در میان دروس درسی گنجانده شود. زیرا تغییرات جهانی شدن و رشد اینترنت و نزدیک کردن افراد دنیا به یکدیگر می طلبد فرهنگ شناسی در مدارس تدریس شود. در یک مثال ساده به تفاوت فرهنگی بین کشورها اشاره می شود: در کشور ایران تکان دادن سربه بالا و پایین علامت تایید هست اما در کشور هند تکان دادن سر به سمت چپ و راست علامت تایید است یا در کشور ژاپن ننشستن به شکل دوزانو جلوی افراد بی احترامی محسوب می شود. مثالات اشاره شده فقط نمونه ایی از تقاوت بین فرهنگی بوده که در سطح کلان بدانها اشاره شد. در سطح خود و در کشور نیز تفاوتهایی وجو دارد که وجود چنین دروسی را میطلبد. اگر در مدارس کشور چنین دروسی وجود داشت و آموزش آنها جدی گرفته می شد دیگر در سطح کلان جامعه دچار مشکلات گوناگون نمی شدیم زیرا یکی از ابتدایی ترین این مشکلات در انتخاب فرمانداران و استانداران نمایان می شود به طور مثال فردی جنوبی در استان شمالی استاندار می شود بدون آنکه فرد اطلاعی از آن منطقه چه به لحاظ فرهنگی ، شرایط محیطی و جغرافیایی داشته باشد و ورود این شخص بدون این آشنایی ها موجب به وجود آمدن مشکلات گوناگونی در سطح استان شده و باعث به وجود آوردن بار روانی زیادی در میان مردم استان می شود و این عامل باعث هجمه و انتقاد زیاد به آن فرد شده که برای وی مشکلات روحی و روانی در پی دارد در حالی اگر آموزش های لازم در زمینه فرهنگی در سطوح پایین تحصیلی داده می شد این فرد باعث آگاهی قبلی از شرایط ورود می نمود و حجم مشکلات آن به حداقل می رسید.

  • رضوان علوی
۱۶
ارديبهشت

 

با توجه به تغییرات سیستم آموزشی در کشور های دنیا و ورود دنیای فناوری به سیستم آموزشی دیگه نمیتوان کشورها را با سیستم آموزشی چندین سال قبل هدایت نمود و انتظار بهره وری بالا از این نظام آموزشی داشت. متاسفانه سیستم آموزشی ایران با گذشت سالیان مدیدی که از ایجاد آن می گذرد با سرعث بسیار کند دست به تغییرات زده است که نمیتوان این تغییرات را در بهره وری خروجی مدارس مشاهده نمود. دنیای سیستم آموزشی دنیا حول محوریت خلاقیت و دانش آموز بجای معلم متمرکز شده است اما متاسفانه در سیستم آموزشی ایران همچنان بر محوریت معلم تمرکز دارد و دروس تنها توسط معلم بدون همکاری دانش آموزان مدیریت و اجرا می شود و در این سیستم آموزشی بر نمالیزیشن دانش آموزان تاکید می شود و سعی برآن است که دانش آموزان با استعداد و مهارت مختلف را به یک شیوه و در یک سطح نرمال نگهداری شوند که این عامل بزرگترین آفت در استعداد سوزی سرمایه های گران قیمت انسانی کشور می باشد. با این تفاسیر و مطالب بیان شده باید در سیستم آموزشی تغییرات بنیادی و اساسی صورت بگیرد و نوع نگاه سیستم آموزشی از نرمالیزیشن به خلاقیت تغییر یابد . برای درک بهتر یک مثال ساده ذکر می شود: دانش آموزی در کارنامه خود دروس ادبیات را نمره بالا و دروس ریاضی و فیزیک را نمره پایین یا بر عکس در دروس ریاضی و فیزیک بالا و دروس ادبیات و عمومی پایین کسب می کند، براساس سیستم آموزشی جاری کشور خانواده ها و مدارس به زور دانش آموز را به کلاسهای تقویتی می فرستان تا نمره دروس پایین کسب شده را رشد داده و به اندازه دروس دیگر ارتقا دهند اما در شیوه های جدید بیان می شود دانش آموزی که نمره های ادبیات و ریاضی و فیزیک را بالا کسب کرده باید در این زمینه ها تقویت شوند و این دروس را دنبال کنند و در آینده افرادی با استعداد در مدارج بالا تحصیلی و المپیادهای جهانی ظهور می کنند که این شیوه باعث به وجود آوردن اساتیدی توانا و دانا در دانشگاهها و استعدادیابی در سنین پایبن می شود که خروجی آن می تواند باعث افزایش بهروری خروجی مدارس و دانشگاهها شود اما در سیستم جاری آموزشی براساس نرمالیزیشن خروجی آن افرادی می شوند که ویژگی های مشابه ای دارن که تنها هدفشان کارمندشدن در ادارات دولتی میشود و قادر به ایجاد خلاقیت و کسب و کار خلاقانه نمی باشند و به به طوری کلی می تواند گفت افراد عالمی می شوند که توانایی عملی سازی علم خود را ندارند

  • رضوان علوی